اشتیاق

بگذار سر به سینه من تا که بشنوی: آهنگ «اشتیاق» دلی دردمند را ...

اشتیاق

بگذار سر به سینه من تا که بشنوی: آهنگ «اشتیاق» دلی دردمند را ...

اشتیاق
دفترچه‌ها
Instagram

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جنگ» ثبت شده است

A dream unites people who once sought to kill each other.

Without it, we go back into an age of darkness.

 

پ.ن.1. سریال عالی و بسیار فشارآور!

پ.ن.2. That’s the curse of life, to think of what might have been

  • ۱۰ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۱:۵۶

سرتیپ آریا: اگه یه قدم به عقب برداری، دشمن صد قدم میاد جلو. اون‌وقت روزی می‌رسه که می‌بینی حتی نمی‌تونی نفس بکشی؛ دشمن اومده توی خونه‌ت، تا خصوصی‌ترین بخش زندگیت.

سریال خاتون

پ.ن. حالا دشمن کیه؟ That's the question!

  • ۰۴ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۰:۵۰

اینشتین: در زندگیم سه تحقیر بزرگ رو شناختم: بیماری، سالخوردگی و جهل. خوشبختانه چیزی وجود داره که به هر سه پیروز می‌شه. 

ولگرد: اون چیه؟

اینشتین: مرگ!

 

پ.ن. حرف کلی نمایش‌نامه کلاً چیز دیگری است و چالش‌های ذهنی - اخلاقی جذابی ایجاد می‌کنه. این برش هم کلاً بی‌ربط به مضمون کلی ماجراست. 

  • ۲۸ اسفند ۹۹ ، ۱۷:۴۲

V

V: Voila! In view, a humble vaudevillian veteran, cast vicariously as both victim and villain by the vicissitudes of Fate. This visage, no mere veneer of vanity, is a vestige of the vox populi, now vacant, vanished. However, this valorous visitation of a by-gone vexation, stands vivified and has vowed to vanquish these venal and virulent vermin van-guarding vice and vouchsafing the violently vicious and voracious violation of volition.

[carves "V" into poster on wall]

The only verdict is vengeance; a vendetta, held as a votive, not in vain, for the value and veracity of such shall one day vindicate the vigilant and the virtuous.

Verily, this vichyssoise of verbiage veers most verbose, so let me simply add that it's my very good honor to meet you and you may call me V.

  • ۰۱ مرداد ۹۲ ، ۰۲:۲۶

بعد از مذاکرات چند مرحله ایِ طولانی و طاقت فرسا با هیأت های مذاکره کننده ی طرفین درگیر، سرانجام شورای داوری با شهامت تمام یکی از طرفین را به عنوان متخاصم معرفی کرد، و تصمیم به انهدام کلی آن جبهه گرفته شد. باشد که پایانی بر تنش ها و درگیری های کهنه در منطقه گردد.

پ.ن:

 

موذنا به امید که می زنی فریاد

 

تو هم بخواب که ما خویش را به خواب زدیم

 

مگرد بی سبب ای ناخدا که غرق شده ست

 

جزیره ای که به سودای آن به آب زدیم

  • ۱۱ تیر ۹۲ ، ۰۲:۰۶