اشتیاق

بگذار سر به سینه من تا که بشنوی: آهنگ «اشتیاق» دلی دردمند را ...

اشتیاق

بگذار سر به سینه من تا که بشنوی: آهنگ «اشتیاق» دلی دردمند را ...

اشتیاق
دفترچه‌ها
Instagram

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کلافگی» ثبت شده است

Ahmad

[همینطوری، یهو، بی‌مقدمه]

+ مثلا آغوش؛ احتمالا سال‌هاست کم داری‌اش.

- سلام         چه یهویی!      چطور شد حالا؟        (خودت چطوری؟)

[یک ماه بعد]

+ اول یه دوتایی ست کن «معلوم کنیم که آیا خدا وجود دارد خودمان را جمع کنیم؟      یا ندارد و همینطور لش که هستیم بمانیم و استمرارش دهیم؟»       xx     حتمنا؛ بامی، سفره‌خونه‌ای، انی آدر آیدیایی.

- اوکی

[دو هفته بعد]

+ اوکی‌ات از سرواکنی بود، درسته؟

- نه بابا، امتحاناس ###### [غیر قابل انتشار]

+ [دو تا ایموجی قطرات آب]

[نزدیک یک ماه بعد]

- الان حالشو داری؟

+ کجایی؟

- کردستان

+ بیا

- اوکی    دم درم

 

خیلی چیزا اینجا نوشتم و حالم بهتر نشد که هیچ بدتر هم شد. هی اومدم بنویسم: برگرد "رفیق"!، کجا رفتی "رفیق"؟، ... ای لعنت به من با این "رفاقت"م که هیچ‌وقت نتونستم "رفیق" باشم واسه توی لعنتی!

 

پ.ن.1. همیشه حرص می‌خوردم از این که اون کمالگرایی لعنتیت اجازه نمی‌داد اینجا رو بخونی!

پ.ن.2.  تو، بدون این غیبت یکساله هم همیشه‌ی خدا معما بودی. بی‌خیال تو رو قرآن!

  • ۰۸ مرداد ۰۱ ، ۰۱:۲۵

وقتی که شدیداً از خودت کلافه ای، وقتی که از دست خودت ناراحت و شاکی هستی، وقتی از خودت عصبانی هستی و می خوای یه بلایی سر خودت بیاری، وقتی که حالت از خودت به هم می خوره ...

 

بدترین چیز اینه که یکی ازت تعریف کنه!

  • ۰۶ اسفند ۹۱ ، ۲۱:۴۱