غُر نزن!
دوشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۲۱ ب.ظ
There are two kinds of pain. The sort of pain that makes you strong, or useless pain. The sort of pain that's only suffering. I have no patience for useless things.
از جمله فوایدی که نالیدن و غّر زدن دارد، این است که هیچ فایده ای ندارد. یعنی اگر به دنبال یک کاری هستید که از بیخ بیهوده باشد و وقت و انرژی را با بازده صد درصدی تلف کند، حتماً غّر زدن را امتحان کنید. غُر زدن نه تنها کمکی به گشوده شدن گره ها و حل مشکلات نمی کند، بلکه با بالا بردن نرخ استهلاک، خود ما و دیگران را خسته و ناامید می کند.
اما آدم هایی که غُر می زنند خود به چند دسته تقسیم می شوند:
1- پیش نالان: این گروه پیش از آن که دست به انجام کاری بزنند، قبل از اینکه حتی زحمت یک تکان ناقابل را به وجود مبارکشان بدهند، نالیدن را آغاز می کنند. این گروه اساساً حتی فکر کردن راجع به بعضی کارها و یا بررسی آن ها را هم فوق طاقت خود می دانند و اصلاً نالیدن برای ایشان اولین واکنش دفاعی طبیعی نسبت به انجام کارهای جدید است. با توجه به ویژگی های منحصر به فرد این دسته، علت عدم انقراض آن ها تاکنون پرسشی ست که متفکران بسیاری را به خود مشغول داشته است.
2- پس نالان: مزیت این گروه نسبت به گروه قبلی آن است که لااقل پس از مواجهه با مشکلات می نالند. این گروه اصولاً در اولین برخورد با گره، مشکل، بن بست و مشابه آن ها نالیدن را آغاز کرده و معمولاً از ادامه مسیر منصرف شده و به گروه اول ملحق می شوند. این دسته البته نسبت به دسته اول پرخطرتر هستند. زیرا در ذهنشان تصور این را دارند که «ما سعی کردیم اما نشد» و با انتقال این تجربیات ناقص خود به دیگران، همه مسیرها را بن بست و صعب العبور جلوه می دهند و ملتی را ناامید می کنند.
3- هم نالان: این دسته که در نوع خود از دو دسته قبل جالب ترند، با وجود به انجام رساندن کارها باز هم غر می زنند. یعنی از همان ابتدای کار انگار که دارند کوه می کنند و تا آخر هم که کار تمام می شود، مدام از کوهی که کنده اند صحبت می کنند. این دسته البته خیلی زود هم خودشان فرسوده می شوند و هم بقیه را خسته می کنند. اساساً این دسته با وجود تحمل همه مشکلات و تلاش برای غلبه بر آن ها، غُر زدن را به عنوان یک سلاح دفاعی در صورت به نتیجه نرسیدن کار به همراه خود دارند که در آن صورت بگویند «دیدید گفتیم! دیدید گفتیم نمی شود!» اصولاً این گروه احترام لازم را برای زحمات خودشان هم قائل نیستند و در تمام عمر در حال جان کندن به سر می برند.
پ.ن1: ضمن اینکه معروف است در بیان لسان الغیب که «منال ای دل که در زنجیر زلفش، همه جمعیت است آشفته حالی»!
پ.ن2:نالیدن بی حساب سعدی، گویند خلاف "رای دانا"ست ... این یعنی بهترین روش برقراری ارتباط بین پست و حال و احوال این روزها!
پ.ن3: عکس، دیالوگ، متن و پی نوشت ها الزاما به هم مرتبط نیستند، گرچه چندان بی ارتباط هم نیستند.
پ.ن4: قدری دیر وقت نوشته ام این نوشته را! (که از خامی متن پید است!)