زندگی گالیله
آندرهآ: (چارپایه جلوی دوربین را نشان می دهد) بفرمایید اینجا لطفاً.
فیلسوف: متشکرم، پسرم! می ترسم که کار به این سادگی نباشد. استاد گالیله، پیش از آنکه به دوربین معروف شما بپردازیم، می خواستیم اگر موافق باشید بحثی آغاز کنیم. موضوع بحث این است: آیا اصولاً چنین ستاره هایی می توانند وجود داشته باشند؟
ریاضیدان: یک بحث رسمی!
گالیله: من فکر می کردم بدون هیچ بحثی توی دوربین نگاه می کنید و متقاعد می شوید...
آندرهآ: بفرمایید اینجا.
ریاضیدان: البته، البته، مسلماً می دانید که از نظر قدما هیچ ستاره ای نمی تواند وجود داشته باشد که دور مرکزی غیر از زمین بچرخد، و هیچ ستاره ای نیست که در آسمان نقطه اتکایی نداشته باشد؟
گالیله: بله.
فیلسوف: من بی آنکه از امکان وجود چنین ستارگانی که گویا استاد ریاضی (به نشانه احترام سر خم می کند) در وجودشان شک دارد حرفی بزنم، می خواستم با نهایت فروتنی از نظر فلسفی سوالی طرح کنم: آیا اینگونه ستارگان لازم هستند؟