آمین!
يكشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۰۳ ب.ظ
به نام خداى بخشاینده مهربان
سُبْحانَکَ ما اَضْیَقَ الْطُّرُقَ عَلى مَنْ لَمْ تَکُنْ دَلیلَهُ وَما اَوْضَحَ الْحَقَّ
منزهى تو! چه اندازه تنگ است راهها بر کسى که تواءش رهنمون نباشى و چه اندازه حقیقت روشن است
عِنْدَ مَنْ هَدَیْتَهُ سَبیلَهُ اِلهى فَاسْلُکْ بِنا سُبُلَ الْوُصُولِ اِلَیْکَ وَسَیِّرْنا
براى کسیکه تو راهش را نشانش داده اى. خدایا، پس ما را به راههاى رسیدن به درگاهت بدار و از
فى اَقْرَبِ الطُّرُقِ لِلْوُفُودِ عَلَیْکَ قَرِّبْ عَلَیْنَا الْبَعیدَ وَسَهِّلْ عَلَیْنَا
نزدیکترین راهى که به تو رسند ما را ببَر؛ دور را بر ما نزدیک گردان و راههاى سخت و
الْعَسیرَ الشَّدیدَ وَاَلْحِقْنا بِعِبادِکَ الَّذینَ هُمْ بِالْبِدارِ اِلَیْکَ یُسارِعوُنَ
و دشوار را بر ما آسان و هموار ساز و ملحقمان دار به آن بندگانت که در پیشى گرفتن به سویت شتاب کنند
وَبابَکَ عَلَى الدَّوامِ یَطْرُقُونَ وَاِیّاکَ فِى اللَّیْلِ وَالنَّهارِ یَعْبُدُونَ وَهُمْ
و یکسره در خانه ات را مى کوبند و در شب و روز تو را پرستش کنند و آنها
مِنْ هَیْبَتِکَ مُشْفِقُونَ الَّذینَ صَفَّیْتَ لَهُمُ الْمَشارِبَ وَبَلَّغْتَهُمُ
از هیبتت ترسانند؛ آنانکه آبخورشان را پاک کردى و بخواسته هایشان رسانیدى
الرَّغاَّئِبَ وَاَنْجَحْتَ لَهُمُ الْمَطالِبَ وَقَضَیْتَ لَهُمْ مِنْ فَضْلِکَ الْمَاءرِبَ
و به دادن آنچه جویایش بودند کامرواشان ساختى و حاجتهاشان را از فضل خویش برآوردى
وَمَلاَْتَ لَهُمْ ضَماَّئِرَهُمْ مِنْ حُبِّکَ وَرَوَّیْتَهُمْ مِنْ صافى شِرْبِکَ فَبِکَ
و دلهاشان را سرشار از دوستى خویش کردى و از آب زلال معرفتت سیرابشان کردى؛ پس بوسیله
اِلى لَذیذِ مُناجاتِکَ وَصَلُوا وَمِنْکَ اَقْصى مَقاصِدِهِمْ حَصَّلُوا فَیا مَنْ
تو به لذت مناجاتت نائل گشتند و از ناحیه تو بالاترین مقاصدشان را بدست آوردند؛ پس اى
هُوَ عَلَى الْمُقْبِلینَ عَلَیْهِ مُقْبِلٌ وَبِالْعَطْفِ عَلَیْهِمْ عاَّئِدٌ مُفْضِلٌ
کسى که بر آنانکه به سویش رو کنند رو آورى و با توجه بدانها مهرورزى و نعمت بخشى و اى آنکه نسبت به
وَبِالْغافِلینَ عَنْ ذِکْرِهِ رَحیمٌ رَؤُفٌ وَبِجَذْبِهِمْ اِلى بابِهِ وَدُودٌ عَطُوفٌ
بى خبران و غافلان از ذکر خود رحیم و مهربانى و با جلب آنان به درگاهت دوستدار و مهرورزى، از تو
اَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَنى مِنْ اَوْفَرِهِمْ مِنْکَ حَظّاً وَاَعْلاهُمْ عِنْدَکَ مَنْزِلاً
خواهم از کسانى قرارم دهى که بهره بیشترى از تو دریافت داشته و مرتبه والاترى را حائز گشته
وَاَجْزَلِهِمْ مِنْ وُدِّکَ قِسْماً وَاَفْضَلِهِمْ فى مَعْرِفَتِکَ نَصیباً فَقَدِ انْقَطَعَتْ
و از دوستیت نصیب بیشترى عایدش شده و در معرفتت سهم زیادترى بهره اش داده اند، زیرا که توجه من از همه جا
اِلَیْکَ هِمَّتى وَانْصَرَفَتْ نَحْوَکَ رَغْبَتى فَاَنْتَ لا غَیْرُکَ مُرادى وَلَکَ
بسوى تو منقطع شده و اراده و آرزویم به جانب تو گشته است؛ پس مراد من تنها تویى نه دیگرى،
لا لِسِواکَ سَهَرى وَسُهادى وَلِقاَّؤُکَ قُرَّةُ عَیْنى وَوَصْلُکَ مُنى
و شب زنده دارى و بى خوابیم فقط بخاطر تو است نه غیر تو و دیدارت نور چشم من است و وصل تو
نَفْسى وَاِلَیْکَ شَوْقى وَفى مَحَبَّتِکَ وَلَهى وَاِلى هَواکَ صَبابَتى
آرزوى جان من و بسوى تو است اشتیاقم و در وادى محبت تو سرگشته ام ، و در هواى تو است دلدادگیم
وَرِضاکَ بُغْیَتى وَ رُؤْیَتُکَ حاجَتى وَجِوارُکَ طَلَبى وَقُرْبُکَ غایَةُ
و خوشنودىت است مقصودم است و دیدار تو است حاجتم و نعمت جوارت مطلوب من است نزدیکى و قرب تو منتهاى
سُؤْلى وَفى مُناجاتِکَ رَوْحى وَراحَتى وَعِنْدَکَ دَواَّءُ عِلَّتى وَشِفاَّءُ
خواسته من است و در مناجات با تو است خوشى و راحتیم و پیش تو است داروى دردم و شفاى
غُلَّتى وَبَرْدُ لَوْعَتى وَکَشْفُ کُرْبَتى
جگر سوخته ام و تسکین حرارت دلم و برطرف شدن دشواریم؛
فَکُنْ اَنیسى فى وَحْشَتى وَمُقیلَ
پس اى خدا، باش تو انیس و همدمم در حال وحشتم و گذرنده
عَثْرَتى وَغافِرَ زَلَّتى وَقابِلَ تَوْبَتى وَمُجیبَ دَعْوَتى وَوَلِىَّ
از لغزشم و آمرزنده گناهم و پذیرنده توبه ام و اجابت کننده دعایم و سرپرست
عِصْمَتى وَمُغْنِىَ فاقَتى وَلا تَقْطَعْنى عَنْکَ وَلا تُبْعِدْنى مِنْکَ
نگهداریم و توانگرى ده از نداریم و مرا از خویش جدایم مکن و از درگاهت دورم منما
یا نَعیمى وَجَنَّتى وَیا دُنْیاىَ وَآخِرَتى یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
ای تو نعیم و جنت من و اى دنیا و آخرتم اى مهربانترین مهربانان
مناجات محبّین
از مجموعه مناجات خمسه عشر