اشتیاق

بگذار سر به سینه من تا که بشنوی: آهنگ «اشتیاق» دلی دردمند را ...

اشتیاق

بگذار سر به سینه من تا که بشنوی: آهنگ «اشتیاق» دلی دردمند را ...

اشتیاق
دفترچه‌ها
Instagram

تولد دوباره (8): خانه

دوشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۵۲ ب.ظ

ه عمرم به این سبکی نبوده ام. انگار روی زمین بند نیستم. سبکباری از راه رفتنم هم معلوم است؛ شده ام عین بچه ها! احساس می کنم از همه چیز آزادم، بیشتر از همه از خودم. بی دغدغه از این که چه بر تن دارم، چه می گویم، چه می کنم. فقط و فقط شوق بندگی، همین و بس. فکر و ذکر و صحبت تعطیل! اینجا چیزی جز نگاه لازم نیست. فقط باید نگاه کنی، آن هم به موقع! نه زود و نه دیر؛ ... سرم پایین است، میان این همه سپیدی، دنبال پاهای بقیه راه می روم. همه چیز تمیز و بکر است، ذهنم هم. بی خیال بی خیال، الان فقط گشتن و چرخیدن میل او را سیراب می کند؛ میل به بندگی، میل به اجابت، میل به عمل به لبیکی که جرأت کرد در میقات بگوید. هر چه جلوتر می رویم، گام ها کندتر و تپش ها و نفس ها تندتر می شود. ثانیه ها طولانی می شوند و اشتیاق به اوج می رسد. جمعیت متوقف می شود. سرم را بالا می آورم، آرام. بی اختیار، زانوهایم به زمین بوسه می زنند و سرم می رود به سمت خنکای سجده!


اینجا جایی است که واقعاً  معنای «سبحان الله» را می یابی...