تولد دوباره (14): کاش فرق کرده باشم!
سه شنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۴۸ ب.ظ
ای قوم به حج رفته، کجایید، کجایید؟ معشــوق همـین جاست، بیاییـد، بیاییـد!
معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار در بادیه سـرگــشته شـما در چه هوایید؟
گر صورت بی صورت معشوق ببیـنید هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
ده بـار از آن راه بـر آن خـانه برفتـــید یـک بـار از ایـن خــانه بر ایـن بـام برآییــد
آن خانه لطیفست، نشان هاش بگفتید از خواجـه ی آن خـانه نشــانی بنمایــید
یک دسته ی گل کو اگر آن باغ بدیدید؟ یک گــوهر جـان کـــو اگراز بحر خدایــیـد
با این همه آن رنج شـما گنــج شـما باد افسوس که بر گنج شما پرده شمایید